سنجش نفع و ضرر اقدامات انصار حزب ا..
آیت پیمان
امر به معروف و نهی از منکر از فروع عبادی و از ضروریات دین است و طبق فتاوای مراجع سلف و کنونی، ضروری دین امری است که جزء اسلام است ومورد اتفاق نظر مسلمانان است و در مورد وجوب و ضرورت آن همه فقهای شیعه نظر واحد دارند و اختلاف نظری وجود ندارد. در اینکه بی حجابی و بدحجابی مصداق منکر هستندتردیدی نیست، اما امر به معروف و نهی از منکر شرایط و مراحل ظریفی دارد که رعایت دقیق آنها به آمران وناهیان تکلیف شده است . مراجع عظام کنونی اصل حجاب را ضروری دین محسوب و از مسلّمات شریعت دانستهاند و بعضی ازفقها، برخی از فروع آن را ضروری ندانستهاند و از نظر آنان اگر شخصی بدون آگاهی به اصل وجوب به ضروری بودن حجاب منکر آن شود، حکم ارتداد و کافر پیدا نمیکند، بلکه مرتکب گناه و معصیت شده است و غیر از شخصی است که آگاهانه مرتکب انکار اصل حجاب میشود. (شرح این نظریات در رسالههای عملیه و سایتهای مراجع عظام در دسترس
همگان است). همه اطمینان داریم که اسلام و احکام نورانی آن بر
مقتضای فطرت انسان وضع شده است و همه فطرتهای سالم حقیقت پذیر و کمال طلب و خداپرست هستند و اگر دین و آموزههای مذهبی با جلوههای رحمانی و زیباییهای ذاتی که در تعالیم دین نهفته است آنگونه که در سیره حقیقی رسول اکرم و معصومین علیهم السلام تجلی یافته است ومطابق شیوه آنان بیان و تبلیغ و اجرا شود، فطرتهای پاک آن را میپذیرند و از آن تبعیت میکنند. اگر چه بعضی فطرتها و طبیعتهای انحراف یافته و آلوده شده ممکن است در پذیرش احکام الهی
سرسختی و لجاجت نشان دهند. اما وظیفه آمران به معروف و ناهیان از منکر باید مطابق
تکلیف شرعی تبیین شده در فقه اسلامی به اجرا گذاشته شود، نه بر اساس تمایلات و گرایشات و احساسات فصلی و مقطعی ویا تحولات سیاسی ناشی از رفت و آمد دولتها و مدیریتها . که اگرانجام تکلیف مطابق شرع باشد باید پیوسته دایٔمی و بدون تعطیلی و بدون افراط وتفریط وبامشی اعتدالی حد وسط توسط تکلیف گرایان
بطورخالصانه عمل شود. نکته مهم که یادآوری آن برای همه ما لازم است این
است که شرط قبولی هر عملی نزد خداوند، نیت الهی عمل است «ان ا...ینظر الی قلوبکم و نیاتکم و لا ینظر الی صورکم و اعمالکم» و نصرت الهی هم شامل کسانی
میشود که فقط برای خدا حرکت و تلاش میکنند. چنانکه فرموده است: «الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا»، اگردرمجاهدت وتلاش ما حب وبغض های شخصی و گروهی و جناحی و سیاسی و شبه سیاسی وارد شد توفیق الهی کنار میرود و خسارت اعمال ما بیشتر از منافع آن
خواهد بود. برای این نگارنده که در حد ناچیز خود دلسوز فرهنگ
و اخلاق جامعه بوده و از بداخلاقی و بدروشی گروهها و طیفهای سیاسی اعم از اصلاح طلب و اصول گرا همیشه گله مند و دردمند بوده و از وضع فرهنگی جامعه و رشد مظاهر اباحیگری در آن بسیار نالیده و از نهادهای ذیربط بسیاّر انتقاد نموده است، این سؤال به وجود آمده است که تشکل بزرگی بنام انصار حزبا... که به فرموده خودشان استعداد هفت هزار نفر خواهر و برادر آمر به معروف و ناهی از منکر را فقط در تهران داشتهاند، از سال 84 تاکنون کجا بودهاند؟ و این استعداد بزرگ را با کدام مجوز شرعی در 8 سال گذشته از کارانداخته و تکلیف شرعی امر به معروف و نهی از منکر را با چه حکمی از آنها ساقط
کردهبودند؟ حجابی که امروز در خیابانهای شهرها توسط دختران و
پسران مورد بی اعتنایی قرار میگیرد و تعداد محدودی از مردم آن را مشاهده میکنند، روزی از همین سالهای گذشته توسط یک مقام مسیٔول در برنامه پربیننده تلویزیونی مورد بی اعتنایی قرار گرفت و امر به معروف و نهی از منکر نسبت به آن را هم با صراحت تقبیح کردند،حال مایل هستیم بدانیم و حق ما است که بدانیم آن روز با چه ادلّه شرعی تکلیف از انصار حزبا... ساقط شدهبود؟وبزرگان ومرشدان این تشکل باچه توجیهی مسیٔولان آن دوره را حمایت و همراهی کردند تا اینکه در دو سال آخر و از سر ناچاری لب به انتقاد گشودند آن هم زمانی که دیگر کار از کار گذشته بود و نوشدارویی بود
بعد از مرگ سهراب. گذشته گذشت، امروز چه میخواهند بکنند؟ آیا بازهم
یک بار دیگر دوره مقطعی حرکتهای نامتعادل و برخوردهای افراطی چند روزه و سپس تعطیلی فریضه امر به معروف و نهى از منکر را با تغییر دولت و یا فضای سیاسی جامعه شاهد خواهیم بود؟ یا اینکه یک گروه مذهبی میخواهند بر اساس اصول و نظریات فقها و احکام تبیین شده در فتاوای مراجع تقلید، عمل به یک تکلیف شرعی را بطور مادام العمر و مستمر و مداوم و متعادل و
سنجیده به عهده بگیرند؟ اگر صورت اولی است که بارها آزمودهاند و جز خسارت
به بار نیاورده است و حتی موجب تجرّى خلافکاران و بزهکاران شده و این حرکتها را به بگیر و ببند و سفت کن و شل کنهای بیهوده تعبیر کردهاند و نهایتاً به مظاهر
منکر افزودند و چیزی از آن نکاستند. از قضا سرکنگبین سودا نمود روغن بادام خشکی میفزود! اما اگر صورت دوم را خواهد داشت و حقیقت دارد که
آن هفت هزار آمر و ناهی از منکر، خودشان ابتدا معروف و منکر را به نحو صحیح شناخته و حدود شرعی و اصول و فروع آن و آموزههای دین در نحوه و شرایط و مراحل اجرای این تکلیف را آموختهاند و دقیقاً مطابق آن عمل میکنند و تعطیل بردار نیست و به دور از شایٔبههای سیاسی و در راستای حمایت از نظام و دولت،طبق خواسته ولی فقیه و در همه زمانها و مکانها با ملایمت و حسن خلق و رعایت کرامت ذاتی و آبروی انسانها و در یک کلام، پیامبر گونه و امام گونه میتوانند امر به معروف و نهی از منکر کنند جا
دارد شاکربوده و برای موفقیت آنان دعا کنیم. اما به هر حال حقیقت تلخ این است که تصویر ذهنی جامعه و افکار عمومی، خاطره خوشی از اینگونه حرکتهای سیاسی و مقطعی مدعیان حزب الهی گری و کفن پوشی بنام ارزشها و بنام برخورد با منکرات و ... در گذشته ندارد، امید است انصار حزبا... در این زمان غیر از آن باشد که در گذشته بود و بتواند این ذهنیت منفی را از افکار عمومی
بزداید و نه اینکه زنگار دیگری بر آن بیافزاید. باید عاقلانه عمل شود و عمل عاقلانه آن است که نفع و ضرر را دقیق محاسبه نمود و نفع را قطعی وخسارت را منتفی و ضرر محتمل را چارهاندیشی کرده وسپس به انجام
تکلیف بپردازند.