بسم الله الرحمن الرحیم
گردشگری، معنویت و صلح و دوستی
نویسنده: دکتر آیت پیمان مدیر اسبق ارشاد قم و مسؤل فعلی شورای دین پژوهان کشور و رئیس مجمع جهانی شیعه شناسی
ayat.peyman@gmail.com
چکیده
گردشگری کلیهی فعالیتهای دیدار کننده (توریست) را از آغاز تا پایان مسافرت در برمیگیرد. این سفری که به منظور تجارت، کسب آرامش و لذت یا یادگیری صورت میگیرد، میتواند برخاسته از باور و فرهنگ گردشگر و مبتنی بر ارزشها باشد. در این صورت گردشگری میتواند با افزایش معرفت گردشگر از دیدار طبیعت و میراث گذشتگان جهانبینی او را تغییر دهد؛ تغییری توأم با پایبندی بر ارزشها و بندگی خدای طبیعت آفرین و این یعنی گردشگری همراه با معنویت. گردشگری در این صورت میتواند از راه شناخت میراث گذشتگان و شناخت ملتها و فرهنگها، در دل گردشگران نوع دوستی عمیقی ایجاد کند. با شناخته شدن کافی ملتها و فرهنگها، زمینهی بیزاری از خشونت و صلح طلبی برای انسانها به خوبی فراهم میشود. این مقاله با روش تحلیلیتوصیفی سعی دارد برای این پرسش جواب/ جوابهای مثبت تبیین کند که: «آیا گردشگری ظرفیت معنوی بودن/ شدن و رابطه داشتن با صلح و دوستی را دارد؟» فرضیه این مقاله این است که کلیه فعالیتهای گردشگر، ظرفیت معنویت پذیری را دارد و گردشگری برای صلح و دوستی بین ملتها و فرهنگها، ابزار قوی و بستر بسیار مناسبی محسوب میشود.
کلید واژهها: گردشگری، معنویت، صلح، دوستی، انسان، فرهنگ
مقدمه
پیامدهای شوم جنگ و خشونت، از دردآورترین واقعیتهای دنیای معاصر است که گریبان بسیاری را گرفته است. عدالت و صلح و دوستی که امری طبیعی و فطری انسان است؛ اما روحیهی انسانی بسیاری از انسانهای امروزی، در اثر قدرت خواهی و ثروت اندوزی تغییر کرده و آروزهای آنان را سلطه و قدرت نمایی و جنایت و جنگ تشکیل میدهد. برای بسیاری دیگر هم _مخصوصا ملتهای جهان سوم_ صلح و آرامش از گم شدهها و آروزهای دیرینهشان است.از نظر اسلام حقیقی صلح، دوستی، تعاون، همدلی و همکاری از مسایل اساسی و مورد تاکید است. اسلام پیروان خود را برادران دینی و غیر مسلمان را به خاطر همنوعی قابل احترام میداند[1] و ایجاد صلح و دوستی میان مردم «اصلاح ذات البین» از ارزش و پاداش والایی برخوردار است. اگر این روحیه در عرصهی بین الملل فراگیر شود، صلح و انسان دوستی را برای جامعه بشری به ارمغانمیآورد. یکی از راههای رساندن این پیام الهی_انسانی جهانگردی است؛ به شرطی که مسلمانان چه به عنوان گردشگر و چه به عنوان میزبان، خود آراسته به صفات مورد سفارش اسلام در زمینه صلح و دوستی باشند.
1.فرضیه تحقیق
معنویت و گردشگری از نیازهای اساسی بشر صنعتی امروز برای التیام روح رنجور او است وکلیه فعالیتهای گردشگر، ظرفیت معنویت پذیری را دارد. گردشگری برای صلح و دوستی بین ملتها و فرهنگها، ابزار قوی و بستر مناسبی محسوب میشود. از این رو، هر گردشگر میتواند سفیر صلح در جهان باشد.
2.تعریف واژهها
2.1.گردشگری
عمل فردی که به مسافرت میرود و در مکانی خارج از محل زندگی خود در مدتی برای تفریح، تجارت[2]یادگیری یا اهداف دیگر اقامت میکند و به نقطهی شروع باز میگردد[3]را گردشگری دانستهاند کهشامل کلیهی فعالیتهای مسافر از زمانی تصمیم گیری برای سفر تا خاتمهی سفر[4]میگردد. امروزه گردشگری در نظام اقتصاد بین المللی، مهمترین کالای تجاری است و نقش اساسی در بهبود استادندارهای زندگی افراد به ویژه کشورهای در حال توسعه دارد. چنانکه 9/10 درصد از کل تولید ناخالص جهان، 7/10 درصد کل اشتغال جهان، 4/11 درصد کل سرمایه گذاری و 11 درصد درآمد مالیاتی جهان از این بخش تأمین میشود.[5]با توجه به زندگیهای کسل کننده امروزی «گردشگرییکی از نیازهای اساسی بشر است؛ اما این نیاز بیشتر از منظر بازاریابی و اقتصادی مورد ملاحظه قرار گرفته است. در حالیکه در واقع دلایل رفتار جهانگردانه به برخی نیازهای زیست شناختی و نیازهای روحی، با توجه به محیط زیست اجتماعی و تأثیر وضعیتهای ویژه بستگی دارد».[6] از این رو جای رویکرد معنوی و فرهنگی در صنعت گردشگری بسیار خالی است.
2.2.معنویت
معنویت از واژهی معنوی در مقابل لفظی و به معنای حقیقی، باطنی و روحانی است. این اصطلاح همچنین در مقابل مادی، شکل ظاهری و معنایی که فقط با قلب شناخته میشود[7] و مجموعهی جنبههای فکری، اخلاقی، فرهنگی و عاطفی انسان یا محصولات فکری او[8]ارزشهای اخلاقی،[9] حالات عرفانی،[10] و نگرشی به عالم و آدم که به انسان، آرامش، شادی و امید دهد،[11] نیز به کار میرود. بنابراین، میتوان گفت معنویت عبارت است از: «مجموعه صفات و اعمالی که حال و جاذبهی شدید منطقی و صحیح را در انسان به وجود میآورد تا او را به خدا نزدیک نماید. پس اساس معنوی را توجه به خدا در نیت و انجام عمل برای او، تشکیل میدهد».[12] این مجموعه صفات و اعمال در واقع از نوع جهان بینی انسان ناشی میشود و سبک زندگی او را مبتنی بر معنویت تغییر میدهد.
2.3.صلح
2.3.1.معنای صلح
حالتی که بر اثر پایان یافتن نا آرامی و جنگ به صورت دایم یا موقت، در یک منطقه یا سرزمین، پدید میآید یا پایان یافتن ناسازگاری و اختلاف بین دو یا چند نفر را صلح میگویند.[13]صلح، مفهومی است با دو معنای جداگانه:از یک سو در تعریفی سلبی نبود جنگ یا دشمنی را میرساند و از سوی دیگر در گفتمان دینی، دلالت بر اندیشه هماهنگی و وحدتِ حاصل از داشتن ارتباط صحیح با خداوند دارد.صلح خواهی و باور به اینکه هیچ خشونتی موجه نیست، در بسیاری از اعتقادات از جمله آیین جین، آیین بودا، و فرقهی کویکری جایگاه مهم و اساسی داشته است. از دید مسلمانان، صلح توأم با عدالت هم نوعی وضعیت کمال مطلوب از نظر رفاه و بهزیستی اجتماعی است و هم جنبهی از مشیت الهی. سلام در اسلام و شالوم در یهود (سِلم/صلح) که برای خوشآمدگویی مومنان به یکدیگر به کار میرود،[14] نشان اهمیت داشتن آن است."سلم" به معنای صلح، مسالمت و عدم تعرّض به امنیت، آزادی، استقلال سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مانند آن است و کاربردقرآنی آن نیز همان معنایلغوی است. پیدایش صلح و مسالمت به طور مطلق متوقف بر اسلام به معنایمکتب خاص نیست. هرچند صلح مسلمانان و مسالمت آنان مرهون پذیرش همه احکام اسلام است؛ امّا صلح موحّدان، و صلح جوامع بشری، اعم از موحّدان و ملحدان، وابسته به قبول اصول فطریمشترک است؛ نه پذیرش اسلام به معنایمکتب معهود.[15]
صلح خواهی و صلح دوستی، از خواستههای ذاتی بشر است و تمام ادیان آسمانی و بیشتر آیینهایبشری طرفدار و مبلغ آن بوده است.«احساسات صلح طلبانه در اروپا پیش از جنگ جهانی اول و حین آن باعث شد که بسیاری، موسوم به معترضان وجدانی حاضر به شرکت در جنگ نشده و به این جرم زندانی و در برخی موارد اعدام شدند».[16]
2.3.2.ماهیت صلح در نگاه اسلام
اسلام از آن جهت که همگانی و همیشگی است، خود را مفتی اعظم صلح جهانیمیداند و از آن جهت کهحیات و صلح را در گوهرخود دارد، توان رهبری صلح جهانی را دارا است. از این رو، پیامبر اسلام (ص) به عنوان رحمت جهان شمول معرّفی شده[17]که نشان میدهد صلح جهانی از مظاهر رحمت خداوند است.اسلام تنها دینی است که از طرف خدا نازل شد و تمام آنچه در صُحُف ابراهیم، زبور داوود، تورات موسی وانجیل عیسی مسیح(علیهمالسلام) آمده به صورت جامع و کامل در قرآن محمّد (ص) ظهور کرده است. با این فرق که در منهج و شریعت متفاوت است که قرآن، هم به وحدت دین اشاره دارد[18]و هم به تعدد منهج و شریعت بشارت داده است.[19] اسلام با تبیین تصالح ادیان و انبیا و تصالح امّتهای راستین، صراط صلح جهانی را مسالمت آمیزتوصیفمیکند تا دولتها با هم، ملتها با هم، دولتها با ملتهای خود، صلح جویانه به سر برند و حقوق بشر، از گزند زورمداران زراندوز مصون بماند.[20]بنابراین، صلح و امنیت در پرتو دین و معنویت متجلی است.[21]در قرآن کریم،[22] پرستش خدا و مبارزه با ستمگران طاغوتی برای استقرار صلح و مساوات در کنار هم آمده است. این دو امر مهم که از دلایل آمدن پیامبران است، نشان اهمیت داشتن صلح و پرهیز از زورگویی و ستمگری در نگاه دینی است.
2.4.دوستی
عطوفت متقابل، جدا از علاقهی جنسی یا خانوادگی را دوستی گویند. ارسطو دوستی را دارای سه مرحله میدانست: 1.سودمندی (دوستی بر پایه بده بستان) 2.خوشایندی (دوستی بر پایهی سرگرمی و مصاحبت) 3.خوبی یا فضیلت (دوستی بر اساس احترام متقابل).[23] قرآن از دوست به عنوان خلیل یاد میکند؛[24] زیرا «خلیل کسی است که انسان خُلّت (حاجت) خود را به او میگوید و او برآورده میکند و مراد ازاخلاء (دوستان) مطلق کسانی است که با یکدیگر محبت میکنند».[25]بنابراین دوستی صحیح آن است که: «محبت، ارتباط روحی، حسن معاشرت افراد جامعه به گونهای باشد که دوستان بر اساس آن بتوانند نیازهای فردی و اجتماعی دنیوی و اخروی خود را تأمین کنند».
3.رابطه معنویت و گردشگری
در دنیای پر هیاهو و زندگی کسالتآمیز امروزی، استفاده از صنعت گردشگری یکی از راههای رسیدن به آرامش و شادابی محسوب میشود. تماشای طبیعت، مخصوصا اگر با تدبر در علم و قدرت و هنر آفریننده و نحوهی آفرینش همراه باشد، با روان آشوب و اضطراب زدهی انسان امروزی معجزهها خواهدکرد. آشنایی با فرهنگ و میراث ملل که از دیگر دستآوردهای گردشگری است، نیز برای آرامش روانی، فربه شدن تجربه و دانایی انسان نقش ارزندهای دارد.گردشگری برای معنویت خواهان جهان، بستری فراهم میکند که با استفاده از آن به آرامش همراه با معنویت میرسند.
سراسر آفاق و انفس سرشار از نشانههای خداوند است. این انسان است که با دیدار شگفتیهای طبیعت به تفکر نشیند و راه رسیدن به آفرینندهی آنها را برای خود هموار کند. خداوند به پیامبرش سفارش میکند که به مردم بگوید برای پی بردن به آثار قدرت خدا به سیر و سفر بپردازند و چگونگی آفرینش عالم را بنگرند که قطعا در سبک زندگی و باورهای آنان موثر خواهد بود: «قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ ینْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ».[26]
معنویتِ گردشگری در گرو تفکر در آثار خلقت است که قرآن از آن به نظر (نگاه با دقت) تعبیر کرده است. اگر در روایات اسلامی، برای تفکر ارج و ارزشی با توجه به متعلَّق آن ذکر شده، به خاطر رهآورد تفکربرای انسان است. هستی و اوصاف خداوند، از بهترین متعَلقات تفکر است که علاوه بر ارزندگی معنوی، آرامش روانی[27] عمیق شدن شناخت خداوند و فهم مبانی و باورهای دینی را نیز به همراه دارد و گردشگری، بهترین فراهمگر زمینهی این تفکر و متعلقات آن است.البته «برخی از گردشگریهای امروزی، از طرف تمدنهای شیطانی برای جلب مال و ثروت حرام رائج شده که بیشتر برای هدفهای انحرافی چون انتقال فرهنگهای ناسالم، عیاشی، بیبند و باری، جاسوسی و نوکری برای ابرقدرتها و... صورت میگیرد. این نوع گردشگری با اسلام و معنویت سازگار نیست. در حالیکه گردشگری بایدوسیلهی انتقال فرهنگهای سالم،تراکم تجربهها، آگاهی از اسرار آفرینش و گرفتن درسهای عبرت از سرنوشت دردناک اقوام فاسد و ستمگر باشد».[28]
4.آثار گردشگری معنویت محور
جهانگردی عامل نیرومند تغییر در روابط اجتماعی و رفتاری موجود است و ازاین راه، زمینهی نابودی برخی فرهنگها و ارتقای برخی دیگر را تسهیل میکند.[29] از آنجا که شخصیت انسان از فرهنگ موجود در محیط او تأثیر میپذیرد، گردشگری با صدور فرهنگ در مکان گردشگری برایجامعهی میزبان یا مسافران، میتواند بر شخصیتها تأثیر گذار باشد.[30]رهیافت ارزشهای اجتماعی جهانگردی با معیارهای رفتار جهانگردانهیگروههای انسانی بر اساس سن، ملیت، آموزشهای فرهنگی و روشنفکرانهی محیط اجتماعی، اندیشه، مذهب و عواملی تقلیدی ارتباط دارد. بهرهمندی از زندگی توأم با رضایت و تامین نیازهای روحی (شادی و آرامش) دغدغهی حفظ سلامتی و اخلاق مندی از ارزشهای تغییر پذیر از صنعت گردشگری است.[31] در این صورت اگر معنویت و اخلاق مداری، صلح و مسالمت، جهانگردی را همراهی کند، قطعا تغییرات به وجود آمده مثبت و انسان دوستانه خواهد بود. اسلام به جهانگردی به خاطر رهآورد مفید آن، اهمیت فراوان قایل است؛ اما جهانگردی مورد سفارش اسلام باشناخت طبیعت و آفرینندهی آن، شناخت ملتها و فرهنگها، بررسی آثار و سرنوشت پیشینیان برای پندگیری همراه است:
4.1.آشنایی با طبیعت و میراث فرهنگی
قرآن "سیردر زمین" را در چندین آیه سفارش کرده؛[32] اما نه سیر بیهدف را بلکه جهانگردی هدفدار و معنویت محور. سیر در آفاق و انفس، یعنی تفکر در لطایف وجود آدمی و مشاهدة دقایق هستی، مطلبی است که دانشمندان اسلامیدر تفسیر آیة «سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ»[33] بر محور آن مطالبی فراوان گفتهاند.«گیاهان، درختان، جنگلها، باغها، کوهها، غارها، انواع حیوانات و خزندگان همه تجلی عنصر خاک است»[34] که همراه با«افلاک و ستارگان،تاریکی و روشنایی شب و روز آیات آفاقی را تشکیل میدهد. مقصود از آیات انفسی هم کیفیت تکوین انساندر رحمو نحوة پدید آمدن اعضا و اندامهای شگفتانگیز او است».[35]
شیخ اشراق آدمی را کاملترین موجودات عالم و به دلیل ترکیب از عالم روحانی و جسمانی "عالم کوچک" دانسته و آیه فوق را بر مدعایش شاهد آورده است.[36] ابن سینا هم این آیه را بر یک روش برهانی برای رسیدن از فعل به فاعل و از مخلوق به خالق دلیل میآورد و این روش را مطمئنترین و شریفرین روش برای اثبات و شناخت خدامیداند.[37]در عرفان نیز باید عارف از یک سو از خودشناسی به خداشناسی برسد و از سوی دیگر باید نگاه پندگیرانه در افلاک و انجم که آیات آفاقی خدایند، داشته باشد تا قدرت الهی و حکم و تدبیر او را در نظام آفرینش مشاهده کند و زمینهی ارتقای روحی خود بر مدارج کمال را مهیا نماید.[38] استفاده از همه اینها در گردشگری برای انسان میسر است.
بررسی و مطالعه احوال گذشتگان و عبرت گرفتن از آنان، اهمیت اساسی و سهم تربیتی مهمی در اصلاح انسانها دارد. میراث فرهنگی حاصل از تعامل فرهنگها و پیام آور صلح و دوستی میان ملتها در طول تاریخ است که گردشگری دریچهای برای شناساندن آن و فراهم کردن زمینه صلح جهانی است.
4.2.تقویت روحیه صلح پذیری و نوع دوستی
از آنجا که همهی انسانها به دلیل داشتن وجه مشترک، میتوانند در کنار یکدیگر زندگی صلح آمیز و دوستانه داشته باشند، گردشگری در جهت معرفی آن وجه مشترک ابزار بسیار ارزندهای است. «قرآن این جهت مشترک را "روح" مینامدکه دارای فطرت الهی است و هرگاه از کرامت و بزرگی انسان سخن میگوید، گفتگو در بارهانسانی است که مسجود فرشتگان و جانشین خدا در زمین است».[39] انسانی با این ویژگی اگر در جاده خشونت و سبوعیت قدم میزند، به دلیل تضعیف شدن این وجه مشترک است که اگراز این ضعف نجات یابد، براساس آن اصالت آسمانی قطعا صلح پذیر و نوع دوست میگردد. پس تنها بیدارگری و معارفهی اصالت روح برای او لازم است.
جهانگردی بین المللی، ابزاری برای صلح جهانی از طریق معارفه و گفتگوی فرهنگها وتمدنها بوده و در تحقق تقویت روحیه همبستگی، صلح پذیری و پرهیز از خصومت و خشونت بسیار موثر است. کشورهای اسلامی به لحاظ برخورداری از تنوع فرهنگی، آداب و سنن، تنوع زیست محیطی، استعداد لازم برای گسترش صنعت گردشگردی و جذب گردشگر را به خوبی دارا است. این امر میتواند زمینهی صدور روحیه صلح پذیری و مسالمت موجود در اسلام را برای ملتها فراهم کند.
5.رابطه گردشگری و صلح و دوستی
پیامدهای جنگ، ترور و خشونت در جهان معاصر بیش از آن است که لیست شود. بسیاری از ایدههای فریبندهی انسانی و بشر دوستانه هم از مرز شعار پا فراتر نگذاشته است؛ زیرا اکثر تصویب کنندگان قوانین انسان دوستانه، جهانخواران سلطه طلبند که برای تحکیم قدرت و گسترهی تسلط خود با شعار و ظواهر زیبا در پی فریب ملتهای فرو دست هستند.«اما اسلام که دینی طرفدار صلح و همراه با معنویت است، صلح و دوستی و اتحاد را در حوزه جوامع بشری خواستار است».[40]قرآن کریم در این زمینه میفرماید: «کافران و مشرکانی که با شما کاری ندارند و در پی توطئهای بر ضد مسلمانان نیستند، خدا شما را از داشتن رابطه مسالمتآمیز و عادلانه با آنان نهی نمیکند؛ چون خداوند، عدالتگران را دوست دارد».[41]
صنعت گردشگری به عنوان یک نهاد فرهنگ دوست، میتواند زمینه همدلی و همگرایی در میان ملتها فراهم کرده و در خدمت صلح جهانی باشد. «موسسه بین المللی صلح از طریق گردشگری (IIPT) در ۱۹۸۶م. با این نگرش تاسیس شد که سفر و گردشگری را به عنوان "اولین صنعت صلح جهانی" مطرح کند.این موسسه در سالهای پس از تاسیس خود توانست کنفرانسهای زیادی به منظور ارتقای"هدف برتر"گردشگری و آگاهی از توانایی این صنعت در ایجاد «فرهنگ صلح از طریق گردشگری برگزار کند».[42]این مسئله پیش از هر چیزی نشان میدهد که صنعت گردشگری ظرفیت عملیاتی کردن ایدههای صلح آمیز را در حد بین الملل و جهان دارد که اگر با معنویت هم همراه باشد، صلح و دوستی پایدار بین ملتها حاکم خواهد کرد.
نتیجه
گردشگری، میتواند مبتنی بر جهان بینی الهی و همراه با معنویت و کسب اخلاق و درس و عبرت باشد که در این صورت یک گردشگری معنوی صورت گرفته است. گردشگری به عمل فردی که با اهداف مشخص مسافرت میرود و مدتی در مکانی خارج از محل زندگی خود میماند و برمیگردد، گفته میشود. به مجموعهی جنبههای فکری، فرهنگی، اخلاقی، و عاطفی و نوع جهان بینی انسان، که آرامش، شادی و امید به همراه میآورد، معنویت گفته میشود. حالتی که بر اثر پایان یافتن ناآرامی و جنگ به صورت دایم یا موقت، پدید میآید صلح و به عطوفت متقابل دوستیگفته میشود.
معنویتِ گردشگری در گرو تفکر انسان در متعلقات نگاه او از آثار خلقت و تمدن است که نشانههای آفاقی و انفسی خداوند است. از آنجا که همهی انسانها به دلیل داشتن وجه مشترک، میتوانند در کنار یکدیگر زندگی صلح آمیز و دوستانه داشته باشند، گردشگری در جهت معرفی آن وجه مشترک ابزار بسیار ارزندهای است. جهانگردی بین المللی، ابزاری برای صلح جهانی از طریق معارفه و گفتگوی فرهنگها و تمدنها بوده و در تحقق تقویت روحیه همبستگی، صلح پذیری و پرهیز از خصومت و خشونت بسیار موثر است
فهرست منابع
1.قرآن کریم
2.نهج البلاغه
3.ابن سینا، حسین بن عبداالله، الاشارات و التنبیهات، قم، البلاغه، 1375ش.
4.انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، نشر سخن، 1381ش.
5.پژوهشکده تحقیقات اسلامی، مجموعه مقالات نقش معنویت در نبرد ناهمتراز، قم، زمزم هدایت، 1389ش.
6.جوادی آملی، عبدالله،اسلام و روابط بین الملل (تحقیق: سعید بندعلی) قم، اسراء، 1386ش.
7.ـــــــــــــــانتظار بشر از دین، (محقق: محمدرضا مصطفی پور) قم، اسرا، 1389ش.
8.ــــــــــــــحق و تکلیف در اسلام (تحقیق: مصطفی خلیلی) قم، اسراء، 1388ش.
9.ــــــــــــــوحدت جوامع در نهجالبلاغه (تحقیق: سعید بندعلی، قم، اسراء، 1386ش.
10.ـــــــــــــفلسفه حقوق بشر، قم، اسراء، 1389ش.
11.حیدری، رحیم، مبانی برنامه ریزی صنعت گردشگری، تهران، سمت، 1387ش.
12.حیدری، اصغر،شناخت روحیات ملل، تهران، مهکامه، 1389ش.
13.دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران (نسخه الیکترونیکی)، بیتا.
14.رازى، فخرالدین محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربى،1420ق.
15.رامین، علی، فانی کامران، سادات، محمد علی، دانشنامه دانشگستر، تهران، موسسه دانشگستر روز، چاپ اول 1389ش.
16.روبر لانکوار، جامعه شناسی جهانگردی و مسافرت (ترجمه: صلاح الدین محلاتی، ویراسته: ترانه امیرابراهیمی)، تهران، نشر دانشگاه شهید بهشتی، 1381ش.
17.سهرودی، شهاب الدین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، (تصحیح و مقدمه: هانرى کربن و سید حسین نصر و نجفقلى حبیبى) تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، 1375ش.
19.طباطبایى، سید محمد حسین، تفسیر المیزان (ترجمه: سیدمحمدباقر موسوی همدانی) قم، اسلامى، 1374ش.
20.لاهیجی، محمد،مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، (به کوشش کیوان سمیعی) تهران، کتابفروشی محمودی، 1337ش.
21.مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، (ج 22 و 21) تهران، نشر صدرا، بیتا.
22.ملکیان، مصطفی، راهی به رهایی، تهران، نگاه معاصر، 1381ش. ص376.
26.مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1374ش.
27.سایت اطلاع رسانی IIPT، (www.iipt.co.in)صنعت گردشگری در خدمت صلح جهانی، (ترجمه : مرضیه خادم شریف).
[1]. امام على (ع) در نامهای به مالک اشتر:«و اشعر قلبک الرحمة للرّعیة و المحبة لهم و اللطف بهم و لا تکوننّ علیهم سبعاً ضاریاًتغتنم اکلهم، فانهم صنفان؛ اما اخ لک فى الدّین او نظیر لک فى الخلق». نهجالبلاغه، نامه 53.
[2]. رامین، علی، فانی،کامران و سادات محمد علی، دانشنامه دانشگستر، تهران، موسسه دانشگستر روز، چاپ اول 1389ش. ج13، ص774.
[3]. حیدری، رحیم، مبانی برنامه ریزی صنعت گردشگری، تهران، سمت، 1387ش. ص22 به نقل از فرهنگ وبستر.
[4]. همان، ص23.
[5]. دانشنامه دانشگستر، ج13، ص774.
[6]. روبر لانکوار، جامعه شناسی جهانگردی و مسافرت (ترجمه: صلاح الدین محلاتی، ویراسته: ترانه امیرابراهیمی)، تهران، نشر دانشگاه شهید بهشتی، 1381ش. ص24.
[7]. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران (نسخه الیکترونیکی)، بیتا. ذیل واژه معنوی
[8]. انوری، حسن ، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، نشر سخن، 1381ش. ج7، ص7182.
[9]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، نشر صدرا، بیتا، ج22، ص670.
[10]. همان، ج21، ص160
[11]. ملکیان، مصطفی، راهی به رهایی، تهران، نگاه معاصر، 1381ش. ص376.
[12]. پژوهشکده تحقیقات اسلامی، مجموعه مقالات نقش معنویت در نبرد ناهمتراز، قم، زمزم هدایت، 1389ش. ص61.
[13].فرهنگ بزرگ سخن،ج5،ص4757.
[14]دانشنامه دانشگستر، ج 11، ص 10_11.
[15]. ر.ک: جوادی آملی، اسلام و روابط بین الملل (تحقیق: سعید بندعلی) قم، اسراء، 1386ش. ص77.
[16]. دانشنامه دانشگستر، ج11، ص12.
[17].وَمَاأَرْسَلْنَاکَ إِلَّارَحْمَةًلِلْعَالَمِینَ.انبیا/ 107
[18].إ إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّـهِ الْإِسْلَامُ (آل عمران/ 19) وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلَامِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ. آل عمران/85
[19]. لِکُلٍّ جَعَلْنَا مِنکُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا. مائده/48.
[20]. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، انتظار بشر از دین، (محقق: محمدرضا مصطفی پور) قم، اسرا، 1389ش. ص178_179
[21]. جوادی آملی، عبدالله،حق و تکلیف در اسلام (تحقیق: مصطفی خلیلی) قم، اسراء، 1388ش. ص205.
[22]. وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ. النحل/36. و در حقیقت در میان هر امتی فرستادهای برانگیختیم [تا بگوید] خدا را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید.
[23]. دانشنامه دانشگستر، ج8، ص245.
[24]. الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ. زخرف/67.
[25]. طباطبایى، سید محمد حسین، تفسیر المیزان (ترجمه: سیدمحمدباقر موسوی همدانی) قم، اسلامى، 1374ش.ج18،ص 181
[26]. عنکبوت/20. بگو در زمین بگردید و بنگرید چگونه آفرینش را آغاز کرده است. باز خداست که نشئه آخرت را پدید میآورد، خداست که بر هر چیزی توانا است.
[27]. الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (رعد/28)
[28]. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1374ش. ج16، ص359.
[29]. جامعه شناسی جهانگردی و مسافرت، ص46.
[30]. حیدری، اصغر، شناخت روحیات ملل، تهران، مهکامه، 1389ش. ص12.
[31]. همان، ص47-48 (با ویرایش)
[32]. قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِینَ. (نمل/69) قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ. (عنکبوت/20)
[33]. فصلت/ 53.
[34]. شناخت روحیات ملل، ص289.
[35].رازى، فخرالدینمحمدبنعمر، مفاتیحالغیب، بیروت، داراحیاءالتراثالعربى،1420ق.ج27، ص573.
[36]. سهرودی، شهاب الدین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، (تصحیح و مقدمه: هانرى کربن و سید حسین نصر و نجفقلى حبیبى)تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، 1375ش. ج3، ص420.
[37]. ابن سینا، حسین بن عبداالله، الاشارات و التنبیهات، قم، البلاغه، 1375ش. ص102.
[38]. لاهیجی، محمد، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، (به کوشش کیوان سمیعی) تهران، کتابفروشی محمودی، 1337ش. ص463.
[39]. جوادی آملی، عبدالله،فلسفه حقوق بشر، ، قم، اسراء، 1389ش. ص104.
[40]. جوادی آملی، عبدالله، وحدت جوامع در نهجالبلاغه (تحقیق: سعید بندعلی، قم، اسراء، 1386ش. ص83
[41]. لَّا یَنْهَاکُمُ اللَّـهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُم مِّن دِیَارِکُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّـهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ. (ممتحنه/8)