بسم الله الرحمن الرحیم * وبلاگ شخصی * آیت پیمان

نظریات و دیدگاهها و مقالات و آثار و زندگی نامه و سوابق آیت پیمان

بسم الله الرحمن الرحیم * وبلاگ شخصی * آیت پیمان

نظریات و دیدگاهها و مقالات و آثار و زندگی نامه و سوابق آیت پیمان

بسم الله الرحمن الرحیم *  وبلاگ شخصی  * آیت پیمان

نظریات و دیدگاهها و مقالات و آثار و زندگی نامه و سوابق و تجارب و یادداشت ها و سفرنامه های آقای آیت پیمان دبیر شورای دین پژوهان کشور اختصاص دارد.

۱ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

۰۸
آذر


در گذشته از ضرورت حفظ وحدت و پرهیز از نزاع و تنش و تقابل های منجر به خشونت بین جریانات سیاسی داخل کشور گفته و نوشته ایم و امید به تعدیل و بهبود سلامت رقابت های سیاسی و کنترل نیروهای به اصطلاح خودسر در دوره جدید داشتم، اکنون با اتفاقات اخیر در محافل سیاسی خوشبینی کوتاه مدت خود را دوباره از دست داده نگران بازگشت دوباره گروههای خود مختار و خودسر دارای مصونیت خاص شده ایم.

به عنوان یک معلم همیشه معتقد هستم که نام گذاری های اصول گرا و اصلاح طلب در فرهنگ و مکتب شیعه، سازگاری ندارد و مسلمان شیعه طبق آموزه های دین و قرآن، باید واجد هر دو گرایش و یا طیف فکری باشد، اما براساس معنای عرفی شده این دو واژه، شاهد یک اکثریت عقلانی و دینداری و اعتدال گرا در طیف مططلح تصولگرا و یک اقلیت افراطی و نامعقول و غیر معتدل در این طیف سیاسی بوده ایم.

و اما در طیف و جناح مصطلح اصلاح طلب این موازنه را معکوس می بینیم یعنی اقلیتی عقلانی و دیندار و اعتدال گرا و اکثریتی فاقد این ویژگی ها که در بین خود همان گروههای خودسر و افراطی را در زمانهای خاص و در جای خودش روانه عرصه تقابل غیر اخلاقی کرده اند و حوادثی چون عاشورای 88 را بوجود آوردند و از رقیب کم نیاورده اند.

معمای ما این است که وقتی به افراطیون اصلاح طلب اعتراض و انتقاد می کنیم، حجتشان را مقابله به مثل با گروههای افراطی اصول گرا می دانند و آنگاه که به افراطیون جلسه برهم زدن و حرمت شکن و خشونت گرای به اصطلاح اصول گرا اعتراض می کنیم و خاطر نشان می کنیم که اقدامات آنها مغایر با تذکرات و توصیه های رهبر معظم و بزرگان دین است، به صراحت می گویند رهبر وظیفه دارند همچون امام علی حرفشان را بزنند و کنار بشینند و ما وظیفه داریم که همچون عمار فریاد بزنیم و همچون ابوذر بر فرق بکوبیم!!

این منطق دوستان بنده است که اخیراً با آنها به بحث نشسته ام و در گذشته هم بارها این بحث ها تکرار شده است.

گره ذهن اینها به گمان بنده این است که مربیان و هدایت گران و آمران اینها در حقشان خیانت بزرگی کرده اند که در القائنات با تفسیر به رأی ها و توجیهات ناروا در نظر و ذهن پر هیجان این جوانان، سران طرف مقابل را معاویه پنداری و یزیدانگاری کرده اند وجناح مقابلشان را به جای بنی امیه و بنی عباس نشانده اند و به اینان هم تلقین به خود عمار پنداری و ابوذر نمایی کرده اند.

این یک خیانت فکری است که بخشی از سابقون صدر انقلاب و شخصیت های خدوم نظام و بعضی یاران و نزدیکان امام را که به انقلاب و رهبری و قانون اساسی وفادارند، به جای معاویه و یزید می نشانند و همفکران و همراهانشان را همچون عمال بنی امیه و عوامل یزید می پندارند، تا بتوانند خود را به جای عمار و ابوذر قرار دهند!

پی آمد و نتیجه این تفک غلط در عمل حمله و هجمه لفظی و حتی برخورد فیزیکی و عمامه انداختن از سرشیخ و سید و جوان و ریش سفید و به هم زدن جلسات شخصیت های نظام و دردآور تر آنکه عمل خود را عبادت و جهاد فی سبیل الله به حساب آورند و به آن افتخار نمایند.

و اعجبا! هر چه گفته می شود اینقدر نگوئید طلحه و زبیر و عایشه و .... شمر و عمر سعد و .... و در بین شیعیان ایران دنبال کفو آنها نگردید، آنها شیعه آل ابوسفیان بودند، اما شما در بین شیعیان امیر المومنین می خواهید طلحه و زبیر و عایشه زمان بسازید ولی گوششان بدهکار نیست.

زمینه ساز این جریانات انحرافی هم می تواند ترفند نفوذ دشمنان شیعه و جمهوری اسلامی باشد و هم می تواند شهوت قدرت و قبضه حاکمیت توسط افراد پشت صحنه اختلافات و تشنجات باشد و یا هر دو توأمان ما را به نزا ع و اختلاف می کشانند و در نهایت باعث هدر رفتن وقت و کند شدن حرکت و بروز نا بسامانی ها و رشد فساد ها و تخریب دو عامل اصلی موفقیت ما، یعنی وحدت و انگیزه الهی باشد.

سکوت بعضی علمای بزرگ و ناصحان جامعه و تذکرات ضعیف و باری به هر جهتی بعضی دیگر، موجب عادی سازی وقایع و تجری افراط گرایان و تکرار تخلفاتشان و قبح زدایی اعمالشان شده است.

البته بیمی از پیگرد های قضایی نیز ندارند، چون حمله فیزیکی تا رده رئیس قوه را آزمودند و عقوبتی برایشان نداشت!

  • دبیرخانه دین پژوهان