با عدل سخن بگوئیم یا جود؟
آیت پیمان
حجت الاسلام و المسلمین آقای سید رضا تقوی رئیس دفتر شورای سیاست گذاری ائمه جمعه ، شخصیتى عالم و متقی و بسیار خدوم است که واجب الاحترام هستند،ایشان بهتر از نگارنده این سطور به کلام امیرالمومنین و ابعاد معانی آن درنهج البلاغه اشراف علمی دارند.شخصی با هوش ونکته سنج از امیرالمومنین علیه السلام سئوال کرد: «ایهما افضل؟ العدل او الجود؟
فقال علیه السلام: العدل یضع الامور مواضعها، والجود یخرجها من جهتها، والعدل سائس عام والجود عارض خاص، فالعدل افضلهما واشرفهما » (حکمت 429).
ملاحظه میفرمایید که آن حضرت ، با دو دلیل قوى عدل را برتر از جود وبخشش قرار دادند.
به نظر این بنده رسیده است که آقاى تقوى در مراسم ختم مادر آقاى رحیمى بسیار از سر جود وسخاوت سخن گفته اند و شاید اقتضای مجلس و یا مصلحت دلجویی از داغدار مد نظرشان بوده است.
نگارنده، نه جزء ناآگاهان هستم و نه جزء مغرضان ، و همچنین خدمات آقایان رحیمی و احمدى نژاد و دولت او را نیز علیرغم انتقادت جدى نمى خواهم نادیده بگیرم.!
مسلم است دولتی که بهترین فرصت تاریخی خدمت ، با بیشترین درآمد نفتی تاریخ کشور، و حمایت یکپارچه و متحد تمامى اصولگرایان و ارکان نظام و حوزه و نخبگان را حداقل (در 6 سال از 8 سال) دارا بود، بایستی خدمت می کرد، که کرده است. اما به علت خصلت های فردی و خاص رئیس آن دولت و استبداد رأی و جذب متملقین و غالی ها و دفع منتقدین و دلسوزان و کنار گذاشتن بخش اعظم سرمایه انسانی و تجربی کشور و سپردن امور مهم به افراد کم تجربه و غیر متخصص و سپسعناد و لجاجت در مقابل مجلس و قانون و از همه مهمتر مقابله و حرمت شکنی بی سابقه نسبت به فرامین ولی فقیه و مراجع تقلید و پرورش دادن تفکرات و جریانات انحرافی خطرناک در سایه دولت و میدان دادن به اختلاسگران و مفسدین مالى کلان ودر نتیجه هدر دادن بخش اعظمى از منابع کشور، وتخریب وجهه بین المللى نظام ، وبستر سازى وجرقه زدن به فتنه وآشوب ٨٨ ، لطمه های غیر قابل جبران در حوزه های مختلف فرهنگی، اقتصادی و اخلاقی و معنوی کشور وارد کرده و از همه فرصت و توانمندی دولت برای خدمت استفاده نکرد و فرصت سوزی عمیقی نمود. ودر این همه خسارت ، آقاى رحیمى فرد دوم دولت بودند و امروز متهم اول این جریان در محکمه جمهورى اسلامى هستند.
آن دولت که آقاى رحیمى معاون اولش بود ،در کنار این آسیب ها و خسارات به بار آورده، ویژگی ونکات مثبت تحرک و پرکارى و فعالیت در چند حوزه مهم مثل عمران روستایی و محرومیت زدایی و مسکن و توزیع خدمات در مناطق دورکشور و تمرکز زدایی را نیز دارا بوده است.
سئوال این بنده از آقای تقوی این است که مگر دولت های طاغوتی ایران در قبل از جمهوریاسلامی و دولتهای ملحد و دین ستیز اروپا و آمریکا و ممالک شرق و غرب در قرن حاضر به مردمشان خدمت نکرده و نمی کنند ؟ ومگر امور مملکت و سرزمینشان را در بعد مادی به پیش نمی برند؟ چرا آنان را قبول نداریم؟ غیر از این است که چون فرهنگ و تفکر و عقاید و اخلاق آنها قابل قبول ما نیست ، خدمات آنها را در مقابل صدماتى که به دین و فرهنگ و اخلاق بشر می زنند، ناچیز می دانیم و اعتقاد ما این است که زیان آنها بیشتر از منافع آنها براى جامعه بشرى است.
آنچه عرض شد مثال است ،البته هیچ گاه دولت نهم و دهم را با آنان مقایسه نمی کنیم، در اینجا بحث ما درمورد دولت گذشته بر سر اصول فکر و عقیده نیست، بلکه در روش ها و عملکردها و رفتارها وپیامدهاى آن است.
قضاوت در مورد آقای احمدی نژاد و معاونین و کابینه اش و عملکرد دو دولت تحت ریاست وی حساس است و دفاع مطلق از وی و رد و انکار مطلق وی هر دو غیر عادلانه خواهد بود، حساس بودن این موضوع و حساسیت نخبگان جامعه نسبت به آن باید در وقت گفتن و نوشتن مورد دقت قرار گیرد وعدل سخن در این است که شخصیتی مثل آقای تقوی نه دفاع تمام قد و مطلق از افرادی بکند که بخشی از تخلفات سنگین آنها در دستگاه قضایی در حال رسیدگی است و نه خدمات آنها را ناگفته و نادیده بگیرد ، انتظار می رفت حد وسط را می گرفتند که به عدل نزدیک تر بود نه اینکه بسیار بزرگوارانه و سخاوتمندانه ، آقاى رحیمى ودولت نهم ودهم را تعریف و تمجید و به نوعى تبرئه نمایند.
وقتی فرمودند آقای رحیمی خدمت گزارى مخلص است که خدمت کردند و هیچ موقع هم مدعی نبودند، یاد این ادعاى جنجالی رحیمى افتادم که مدعی شده بود در سوریه به ایشان گفته اند که اگر ختم نبوت نبود و قرار بود پیامبری بیاید آن پیامبر حتماً احمدی نژاد بود.
کم نیستند در جامعه ما که واگذارى سمت ها در دولت گذشته را بى ارتباط با اینگونه تملق ها نمى دانستند.
این عزیزان خدمتگزار بودند ولی بی ادعا نبودند و همه مشکلات عمیق کشور ، ریشه در ادعاها و خود برتر بینی ها و خود رأیی های آنان داشت و چون فهرست های بلندی از تخلفات و قانون شکنی های بی سابقه آنان منتشر شده و میشود ، اینجا نیاز به ذکر دوباره آنها نیست.
حجه الاسلام والمسلمین آقاى تقوی که براى وى بسیار احترام قائل هستم حتماً می دانند که پیوندهاى نسل امروز ما با متولیان دین ودیندارى دچار گسست ها و بحران هایی شده است و دشمنان دین هم بخشى از این بحرانها را ساخته وپرداخته و یا تشدید می کنند.
سؤال بنده از روحانى فاضل این است: امروز نسلی که کنجکاوانه در سایت ها وشبکه هاى اجتماعى ، پیگیر پرونده ها واتهامات سنگین معاون اول رئیس جمهور سابق در دادگاه است، به سخنان دستگاه قضایى نظام اعتماد کند یا به سخنان رئیس شورای سیاست گذاری ائمه جمعه محترم کشور که یک نهاد مهم و اساسی و تأثیر گذار است؟ آیا ریشه علت هاى بخشى از بى اعتمادى نسل جوان ، در همین تناقضات وضد و نقیض گویى هاى ما پیدا نمى شود؟
اى کاش در کنار دفاع تمام قد و تعاریف مطلق از صاحب مجلس ، یک اشاره تلویحیهم به مشکلات ایجاد شده برای کشور در دوره صدارت آن شخص می شد و با توجیهات همیشگی ومتعارف ما، مثل هر که بامش بیش برفش بیشتر و یا قضیه املای نانوشته غلط ندارد و ...
و یا با توصیه به افراد و رسانه ها که به مسایل دامن نزنند تا دستگاه قضایی با آرامش رسیدگی کنند و ... کمی بحث خویش را تعدیل می فرمودند تا موجب رنجش منتقدان دلسوز دولت گذشته نمیشد و انگ های ناآگاه و مغرض ! را متوجه خودشان ندانند واحساس نکنند که مورد اهانت یک روحانى فاضل قرار گرفته اند. والسلام