ما وآنچه با مسجد کرده ایم
به بهانه روز جهانی مسجد
« با خاطره ای از پاریس»
آیت پیمان
در مهرماه سال 1386 برای یک مأموریت فرهنگی در سازمان یونسکو برای 10 روز در پاریس اقامت داشتم. ماه رمضان بود و در هیئت اعزامی تنها فرد دائم السفر بودم و به علت روزه دار بودن صبح ها که همراهان مشغول صرف صبحانه بودند، برای ورزش و پیاده روی به پارک بزرگ و معروف منطقه لابیانس که در نزدیکی هتل بود می رفتم. پارک بسیار بزرگ و وسیعی است که تمامی جاذبه های طبیعی مثل تپه، صخره، درّه، رودخانه، دریاچه، غار، آبشار، چشمه، جنگل و فضاهای سبز بزرگ را در آن تعبیه کرده اند و صبحها گروهها و افراد زیادی برای ورزش صبحگاهی به این پارک می آیند و در فصل پاییز طراوت و زیبایی دوچندان دارد.به آن منطقه پاریس منطقه عرب نشین هم می گویند.
روز سوم اقامت ما یکشنبه بود و طبق برنامه قبل ساعت 7 صبح از سمت تپه بلندی که به تمام محیط پارک اشراف داشت وارد پارک شدم، دو اتفاق خیره کننده وضعیت پارک را تغییر داده بود، یکی لایه های ظریف و ابرگونه مه رقیقی که در پستی و بلندی ها ورودی دریاچه پارک در حرکت بودند و یکی دیگر، سفیدی یکپارچه ای که قسمت های فضای سبز و پیاده روها و کنار دریاچه پارک را فرا گرفته بود!
از دور معلوم نبود اینهمه سفیدی برای چیست، اما از تپه که پایین آمدم و نزدیک تر رفتم متوجه شدم که صدها عروس و داماد با لباس سفید عروسی که اغلب ساق دوش ها و همراهانی هم داشتند که سفید پوشیده بودند، فضای پارک را پر کرده اند و عده ای از آنها در صف انتظار بودند و عده ای دیگر در اطراف دریاچه و در کنار چشم اندازه های زیبا مشغول فیلمبرداری و عکاسی بودند.
کنجکاوی بنده باعث شد با چند نفر در مورد این رویداد صحبت کنم، توضیح دادند تمام یکشنبه ها، صبح تا ظهر این اتفاق در این پارک می افتد و علت آن هم کلیسای تاریخی سنگی و بزرگی است که روی یکی از تپه های بلند کنار دریاچه پارک، صدها سال قبل ساخته شده است و مسیحیان معتقدند که عقد عروسی در این کلیسای متبرک برایشان شگون دارد و مبارکی و خوشبختی می آورد و با این عقیده خانواده ها از ماهها قبل وقت کوتاهی بین 7 صبح تا 2 بعدازظهر در این کلیسا برای عقد فرزندان خود رزرو می کنند و چون تعداد عروس و دامادها هر هفته زیاد هستند، ساعاتی قبل از عقد حضور می یابند تا از زیبائی های پارک برای گرفتن عکس و فیلم هم استفاده کنند و با امکاناتی که با خود می آورند روی میزهای پارک از همراهان خود با شیرینی و آبمیوه و تنقلات و بعضی موارد هم با صبحانه پذیرائی می کنند و در وقت مقرر خود، با همراهان در کلیسا حاضر شده و مراسم عقد را انجام می دهند.
آنجا دنیای غرب و قلب اروپا بود، جایی که دهها سال زیر سیطره فرهنگ الحاد و دین ستیزی جامعه ای لائیک و تابع فرهنگ اومانیست و اباحه گری شده است، ولی هنوز به پاره ای معتقدات مذهبی و سنتهای خویش پایبندی نشان می دهند. در حالی که کلیساها در اروپا از رونق افتاده اند و خالی از معنویت و جاذبه دینی هستند و بیشتر به یک مکان تاریخی و توریستی تبدیل شده اند تا یک مکان عبادی، اما بازهم آیین ازدواج صرفا در کلیسا و با انجام تشریفات مذهبی و دعا و ... توسط کشیش انجام می شود.
برکسی پوشیده نیست که جایگاه مسجد در اسلام و در آیات قرآن و روایات در بالاترین منزلت و در بالاترین رتبه قرار داده شده است و رسول گرامی اسلام به توجه دادن مسلمانان به مسجد و ارزش بی مانند آن اهتمام و تأکید فراوان داشتند. مسجد در اسلام محور تمام فعالیت های دینی، فرهنگی و اجتماعی و محل ارتباطات اسلامی و هماهنگیامور مسلمین و محل حل اختلاف و دعاوی و مکان قضا و بسیج اقشار و در یک کلام مرکز حکومت دینی بوده است.
اولین اقدام حاکمیتی پیامبر بزرگوار اسلام(ص) در اقامت کوتاه خود در منطقه قبا و سپس در محل استقرار خویش در مدینه، ساخت مسجد و تمرکز دادن به تمام امور در مسجد بوده است. حال چگونه است که مساجد ما فقط به محل نماز و سوگواری و تا حدودی جشن مذهبی تبدیل شده اند و سایر کارکردهای عالی مسجد را از آن منتزع کرده ایم؟
حتی اهل سنت توجه مناسب تری به مساجد خویش دارند و در هر کجای جهان کهقدم می گذاریم بزرگترین و زیباترین و نظیف ترین مکان برای اهل سنت مساجد آنان است، اما در کنار آنها شاهد مساجد محقر و غیر نظیف و فاقد امکانات شیعیان هستیم که به عقیده نگارنده وجود بعضی از مساجد شیعی در اروپا و آمریکا نقض غرض است و نبودش بهتر است زیرا باعث وهن و تحقیر شیعه میباشند.! و همین طور است در مورد وضع اسف بار مساجد فرسوده و بعضا خشت وگلی با ظاهر ناهنجار و اندرون نامطلوب در شهرها و روستاههای مناطق محروم کشورمان!!
بهتر است در نظام اسلامی در مورد مسجد فقط به فرمایشات تبلیغی و شعارهای کلیشه ای اکتفا نشود و عملاً در هر شهر و دیار و منطقه و محله، امامان جمعه و جماعت و استانداران و فرمانداران و بخشداران و مدیران فرهنگی و تبلیغی بعد از سر دادن آن همه شعار در سخنرانی ها و خطبه خوانی ها، بخشی از وقت خویش را به حضور در مسجد و توقف در آن مکان و پذیرفتن مراجعین و معاشرت با اهل محل و انتقال پاره ای امور به مسجد، اختصاص دهند و برای حضور مردم در مسجد زمینه سازی کنند و متولیان مساجد را نیز در این زمینه ها فعال وتشویق نمایند.
اگر این رویکرد به وجود آمد، آنگاه می توانند از مردم برای برگزاری مراسم عقد و ازدواج و ولیمه ها و جشن تکلیف ها و مراسم جشن و سرور ویژه ،مثل فارغ التحصیلی و تولد و ... نیز دعوت نمایند و جایزه ها و امتیازات و مشوق هایی هم قرار دهند و همکاری خوبی با مردم به عمل بیاورند تا در آنها ایجاد انگیزه کند.
به هرحال صاحبان وعظ و منبر و خطابه و نویسندگان و مدیران و متولیان فرهنگی توجه دائم بفرمایند که در توصیه های قرآن کریم بعد از هر تأکید و تشویقی به ایمان و ارزشهای دینی ، بلافاصله به عمل صالح بعد از آن ایمان تأکید شده است و فلسفه این دعوت مکرر در قرآن این است که ما به هر آنچه از دین که وسعمان می رسد بایستی بی وقفه وبدون مسامحه عمل کنیم تا رفتارهای فرهنگی براساس دین عملا در جامعه دینینهادینه وترویج شوند.
یقینا امامان جماعتی که دقایقی بعد از اذان و معطل ماندن نماز گزاران با تأخیر در مسجد حاضر می شوند و از کنار دیوار به محراب رفته و سپس زودتر از همه مردم از مسجد خارج می شوند و به پشت سر خود التفاتی ندارند و اهل معاشرت وخوشروییبا مردم و بخصوص جوانان نیستند، هیچگاه نمی توانند فرهنگ ساز باشند و به جایگاه و منزلت مسجد بیافزایند و با این وضع کنونی ناگزیر شاهد تنزل جایگاه وتداوم غربت ومهجوریت مساجد نزد نسلهای آینده مان خواهیم بود. والسلام
- ۹۳/۰۶/۱۱